لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
گلخن تاب
(~.) (ص فا.) تون تاب، کسی که آتش خانه حمام را روشن میکند.
گلدان
(~.) (اِ.)
۱- ظرفی دهان گشاد برای کاشتن و عمل آوردن گل.
۲- چنین ظرفی با گلهای داخل آن.
۳- ظرفی برای گذاشتن شاخههای گل در آن.
گلدسته
(~. دَ تِ) (اِمر.)
۱- دستهای گل.
۲- مناره، مناره مساجد و معابد.
گلدوزی
(~.) (حامص.) دوختن گل روی پارچههای رنگین.
گلر
(گُ لِ) [ انگ. ] (اِ.) دروازه بان در بازیهایی ک ه دارای دروازهاست.
گلرنگ
(گُ. رَ) (ص مر.) به رنگ گل، سرخ رنگ.
گلریز
(~.)
۱- (ص فا.) گل افشان.
۲- (اِ.) پارچهای که در آن گلهای سرخ بافته باشند.
۳- نام آهنگی است در دستگاه شور در موسیقی.
گلزار
(~.) (اِمر.)
۱- نام لحنی در موسیقی.
۲- جای گل بسیار.
گلسازی
(~.) (اِ.) هنر یا فن ساختن گل از پارچه، پلاستیک، کاغذ یا مواد دیگر.
گلست
(گَ لَ) (ص.) سیاه مست.
گلستان
(گُ لِ) (اِ.) باغ گل، باغی که در آن گل -های گوناگون پرورش میدهند، گلشن.
گلسنگ
(گُ. سَ) (اِمر.) گیاهی است که از اجتماع قارچ و جلبک بر روی سنگها بوجود میآید.
گلشن
(~. شَ) (اِمر.) گلزار، گلستان.
گلشکر
(~. ش کَ یا کَّ) (اِمر.) معجونی از برگ گل سرخ و شکر یا قند که برای تقویت معده به کار میبردند.
گلعذار
(~. عِ) [ فا - ع. ] (ص مر.) زیباروی، خوش سیما.
گلغر
(گِ غَ) (ص شغل.) = گل گر: بنا، گل کار.
گلغر
(گُ غَ) (اِمر.) کُرک، پشم نرم.
گلغنده
(گُ غَ دِ) (اِمر.) پنبه زده شده و گلوله کرده.
گلف
(گُ) [ انگ. ] (اِ.) نوعی بازی شبیه به چوگان که در آن با چوبی سرکج به توپ ضربه میزنند تا وارد چالهای بشود که در زمین تعبیه شدهاست.
گلفام
(گُ) (ص مر.) گلگون، گلرنگ.