لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
استرشاد
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) راهنمایی خواستن، راه راست جستن. ج. استرشادات.
استرضاء
(اِ تِ) [ ع. ]
۱- (مص م.)طلب خشنودی کردن.
۲- خشنود کردن.
۳- (اِمص.) خشنودی. ج. استرضاعات.
استرضاع
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) دایه گرفتن برای شیر دادن به کودک.
استرعاء
(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.)
۱- نگهبان خواستن.
۲- طلب توجه کردن.
استرفونیک
(اِ تِ رُ فُ) [ انگ. ] (اِ.) سیستم ضبط یا پخش صوت که در آن از چند کانال صوتی استفاده شود و صدای آن به وسیله دو یا چند بلندگو قابل پخش باشد، چندآوا، چندآوایی. (فره).
استرلاب
(اُ تُ) [ معر. ] (اِمر.) نک اسطرلاب.
استرلینگ
(اِ تِ) [ انگ. ] (اِ.)
۱- مسکوک نقره در انگلستان (قرون وسطی).
۲- واحد پول رسمی انگلستان.
۳- کشورهایی که معاملات خارجی آنها توسط لیره استرلینگ صورت میگیرد؛ مق. گروه دلار.
استره
(اُ تُ رِ) (اِ.) تیغ، ابزاری که با آن موی سر و صورت را تراشند.
استره لیسیدن
(~. دَ) (مص ل.) کنایه از: دلیری کردن، جانبازی کردن.
استرواح
(اِ تِ) [ ع. ]
۱- (مص م.) آسایش جستن.
۲- (مص ل.) آسایش یافتن، برآسودن.
۳- بو گرفتن، گندیدن.
استرون
(اَ تَ وَ) (ص.) نازا، زنی که بچه نیاورد.
استریل
(اِ تِ) [ فر. ] (ص.) بی ثمر، بی بار، عقیم، نازا، سترون (فره)، عاری از میکروب.
استریلیزه
(اِ تِ زِ) [ فر. ] (ص.) ضدعفونی شده، سترون ساز (فره).
استریو
(اِ تِ یُ) [ انگ. ] (اِ.) نوعی دستگاه صوتی که توانایی پخش یا ضبط صدا را در دو یا چند جهت دارد.
استریپ تیز
(اِ تِ) [ انگ. ] (اِ.) نمایشی که در آن فرد مرحله به مرحله و به تدریج همراه با موسیقی لباسهایش را از تن درمی آورد.
استزادت
(اِ تِ دَ) [ ع. ] (مص م.) نک استزاده.
استزاده
(اِ تِ دِ) [ ع. استزاده ]
۱- (مص م.) فزون خواستن، فزونی طلبیدن.
۲- مقصر شمردن.
۳- (مص ل.) شکوه کردن، دلتنگی نمودن، ج. استزادات.
استزاره
(اِ تِ رِ) [ ع. استزاره ] (مص م.) طلب زیارت کسی کردن، دیدار خواستن.
استسعاد
(اِ تِ) [ ع. ]
۱- (مص م.) نیکبختی خواستن.
۲- مبارک شمردن.
۳- یاری خواستن.
۴- (مص ل.) نیکبخت شدن.
استسقاء
(اِ تِ) [ ع. ]
۱- (مص م.) طلب آب یا باران کردن.
۲- (اِ.) نوعی بیماری که بیمار عطش زیاد دارد و آب بسیار میخواهد.