لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آدنیس
(دُ نِ) [ لا. ] (اِ.)
۱- گیاهی از تیره آلالهها. برگهایش بریده و کمی از آلاله پهن تر، دارای گلهای زرد و قرمز و در مزارع گندم پراکندهاست.
۲- از رب النوعهای فنقی که به صورت جوانی بسیار زیبا تصویر شدهاست، ...
آده
(دِ) (اِ.) چوب دراز، چوب بستی که روی زمین برپا کنند تا پرندگان روی آن بنشینند.
آدیش
(اِ.) آتش.
آدینده
(یَ دِ) (اِ.) آژفنداک، رنگین کمان، قوس قزح.
آدینه
(نِ) (اِ.) روز جمعه، آخرین روز هفته.
آذار
[ معر. ] (اِ.) ششمین ماه از ماههای سریانی، ماه اول بهار.
آذارافیون
(اَ) [ معر. ] (اِ.) هشت پا.
آذر
(ذَ) [ په. ] (اِ.)
۱- آتش.
۲- ماه نهم از سال شمسی.
۳- روز نهم از هر ماه شمسی.
۴- نام ایزدی.
آذرافروز
(~. اَ)
۱- (ص فا.)افروزنده آتش، آتش آفروز.
۲- (اِ.) ظرفی سفالین که برای تند و تیز کردن آتش به کار میبردهاند.
آذرافزا
(~. اَ) (اِفا.) آتش افروز، آذرافروز.
آذربایجانی
(~.) (ص نسب.) منسوب به آذربایجان، از مردم آذربایجان.
آذربرزین
(~. بَ) (اِ.) نام یکی از سه آتشکده بزرگ دوره ساسانی که در ریوند خراسان قرار داشت.
آذربو
(~.) (اِمر.) = آذربویه: گیاهی است جزو تیره اسفناج و خودرو است و برگهای ریز به هم فشرده دارد. ریشه آن را گلیم شوی یا چوبک اشنان گویند.
آذرجشن
(~. جَ) (اِمر.) جشنی در روز آذر (نهم) از ماه آذر، در این روز به زیارت آتشکده میرفتند.
آذرخش
(ذَ رَ) (اِمر.) برق، صاعقه.
آذرروز
(ذَ) (اِمر.) روز نهم از هر ماه شمسی.
آذرشست
(~. شُ) (اِ.)
۱- آذرنشین، سمندر.
۲- پنبه کوهی.
آذرنگ
(ذَ رَ)
۱- (ص مر.) آتش رنگ، آذرگون.
۲- روشن، نورانی.
۳- (اِمر.) آتش، آذر.
آذرکده
(~. کَ دِ) (اِمر.) آتشکده.
آذرگشسپ
(~. گُ شَ) (اِمر.) نک آذرگشنسب.